چشمان باز

یادداشت های پراکنده

چشمان باز

یادداشت های پراکنده

حمید

تنها کسی که وبلاگ من رو میخونه اسمش حمیدرضاست بهش سلام میکنم و تولدش رو تبریک میگم میدونم که دیگه دوست نیستیم ولی چند سال دوست اینترنتی بودیم و از حرف زدن با هم  لذت میبردیم شرایط آدما و نیازهاشون، پستی و بلندی های زندگی، زمان و مکان آدم ها رو از  هم دور یا به هم نزدیک میکنه  با هر دوستی توی یه دوره از زندگیت آشنا میشی و همین رابطه های متفاوته که تنهایی آدم رو پر میکنه، هر دوستی جایگاه خودش رو داره و وقتی دیگه با هم نیستیم یا بعد از مدت ها همدیگه رو میبینیم یادآوری خاطرات خوشحالمون میکنه، حمید دوستی بود که هیچ وقت ندیدمش و صداش رو هم نشنیدم ولی خاطرات زیادی از حرف زدن باهاش دارم، یه دوست متفاوت که هیچ وقت از خاطرم نمیره حتی اگر روز تولدش رو فراموش کنم یا ازش بی خبر باشم.  امیدوارم تنها مشتری وبلاگم این یادداشت رو تو روز تولدش بخونه براش آرزوی سلامتی و شادی میکنم و امیدوارم عمر پر سعادتی در کنار عزیزانش داشته باشه. 

تولدت مبارک حمید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد