چشمان باز

یادداشت های پراکنده

چشمان باز

یادداشت های پراکنده

خوب یا بدش رو کاری ندارم

داریم مدرن میشیم ، با سرعت و با کلی مشکل . این وسط اوضاع ازدواج حسابی جالب شده . یه سری آدمها و روابط که فبلا نبوده ، حالا عادی به نظر میاد . مثلا اونهایی که به فکرم میرسه :

- پسر هایی که با یه زن شاغل بزرگتر از خودشون ازدواج میکنن .

- دختر های که ذره ذره دوست پسرشون رو وادار به ازدواج میکنن .

- طلاق های زیر 1 سال و بالای 20 سال .

به دلایلش که فکر کردم اونقدر موضوع شاخ و برگ پیدا کرد و بزرگ شد که دیدم نمیتونم جمع و جورش کنم یعنی کار من نیست . ولی دوست دارم در موردش بخوانم یا بشنوم .

 

اوه

همیشه دلمون چیزهای دیگه ای میخواد و همیشه دلمون برای چیزهایی که قبلا داشتیم تنگ میشه