چشمان باز

یادداشت های پراکنده

چشمان باز

یادداشت های پراکنده

چه کاری درسته؟!

بعضی بیماری ها هستن که اینقدر آدم رو تحلیل میبرن که دیگه نمیتونه خودش باشه حالا یا جسمی یا ذهنی ‌‌؛ وقتی به این مرحله میرسن،  منی که قبلا  این آدم رو تحسین میکردم دلم نمیخواد برم و ضع و حالش رو ببینم ترجیح میدم تصویرش رو توی ذهنم سالم نگه دارم ولی شاید اون مریض به سر زدن من نیاز داشته باشه، شاید شاد بشه! البته این هم میتونه نباشه و ممکنه اون مریض هم دلش نخواد حالش رو ببینن